رویکرد من با بعضی اطرافیانم، به مانند آن برادران ایرانیمان ست که، در آن جُک معرف حضور، خرگوش بیچاره را وادار کرده بودند به خرس بودن اعتراف کند. انگاری که تنی چند از بچههای وزارت! در درون من مأموریت دارند نیمهی دیگر ذهنم
را مُجاب کنند « این خرگوشها که میبینی، خرساند؛ چشمها را باید شست! »
یعنی بلاهت بنده در شناخت آدمها مثال زدنی ست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر