لابد اگر تایملاین باز بود و نمایش تاریخ تولد را نبسته بودم، اگر گوشی روشن بود ... از همین ساعتها پیامهای
تبریک شروع میشد ... با خودم لج میکنم که ابراز محبّت دوستانم را از خودم
دریغ میکنم؟ نه! رَد کردهام این بازیها را ... منتظرم ببینم
چهکسی تولّدم را بی یادآوری فیسبوک یادش مانده؟ نه! خودم میدانم نام آن انگشتشمار رفقایی که نیازی به یادآوری ندارند ... نیازی به نوازشهایشان
ندارم؟ دارم، بیشتر از همیشه! ... چرا راهش را بستم؟ نمیدانم! ...
پ . ن: دائماً یکسان نباشد حال دوران؟ نه! دائماً بدتر شود حال دوران! ...